آواز «قبله عشق» در بیات زند (بیات ترک) از آلبوم «در خیال». غزل: سعدی، آواز: محمد رضا شجریان، تار: مجید درخشانی درآمد بیات ترک: برخیز تا یکسو نهیم این دلق ازرق فام را/ بر باد قلاشی دهیم این شرک تقوی نام را درآمد بیات ترک: هرساعت از نو قبلهای بابت پرستی میرود/ توحید بر ما عرضه کن تا بشکنیم اصنام را گوشهٔ دوگاه، جامه دران: میبا جوانان خوردنت باری تمنا میکند/ تا کودکان در پی فتند این پیر دردآشام را داد: غافل مباش ار عاقلی دریاب اگر صاحبدلی/ باشد که نتوان یافتن دیگر چنین ایام را ابول: دلبندم آن پیمان گسل منظور چشم آرام دل/ نی نی دلارامش مخوان کز دل ببرد آرام را شکسته: دنیا و دین و صبر و عقل از من برفت اندر غمش/ جایی که سلطان خیمه زد غوغا نماند عام را جامه دران: باران اشکم میرود وز ابرم آتش میجهد/ باپختگان گوی این سخن سوزش نباشد خام داد فرود: سعدی نصیحت نشنود ور جان در این ره میدهد/ صوفی گران جانی ببر ساقی بیار آن جام ر
تصنیف بسـیار زیبای شب جدایی با صدای همایون شجریان ( از آلبوم شب جدایی - تاریخ انتشار: ۱۷ بهمنماه ۸۹)
آهنگساز: مجید وفادار کلام : رهی معیری
ای شب جدایی که چون روزم سیاهی ای شب کن شتابی آخر ز جان من چه خواهی ای شب نشان زلف دلبری، ز بخت من سیه تری بلا و غم سراسری، تیره همچون آهی ای شب کنی به هجر یار من، حدیث روزگار من بری ز کف قرار من جانم از غم ، کاهی ای شب
در این سرای بی کسی، کسی به در نمیزند به دشت پر ملال ما پرنده پر نمیزند یکی ز شب گرفتگان چراغ بر نمی کند کسی به کوچه سار شب در سحر نمی زند نشسته ام در انتظار این غبار بی سوار دریغ کز شبی چنین سپیده دم نمیزند گذرگهی است پر ستم که اندرو به غیر غم یکی صلای آشنا به رهگذرنمی زند دل خراب من دگر خرابتر نمی شود که خنجر غمت از این خرابتر نمی زند چه چشم پاسخ است از این دریچه های بسته ات؟ برو که هیچ کس ندا به گوش کر نمی زند نه سایه دارم و نه بر بیفکنندم و سزاست اگرنه بر درخت تر کسی تبر نمی زند ... امیرهوشنگ ابتهاج ( ه-الف-سایه
فرهاد فخرالدینی, علیرضا قربانی : اشتیاق چه بد کردم؟ چه شد؟ از من چه دیدی؟
که ناگه دامن از من درکشیدی چه افتادت که از من برشکستی؟
چرا یکبارگی از من رمیدی؟ به هر تردامنی رخ مینمایی
چرا از دیدهی من ناپدیدی؟ تو را گفتم که مشنو گفتِ بدگوی